جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

برسید از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2854

غزل 2854 ام از 6329 غزلیات

برسید لک لک جان که بهار شد کجایی

1 برسید لک لک جان که بهار شد کجایی بشکفت جمله عالم گل و برگ جان فزایی

2 رخ یوسفان ببینی که ز چاه سر برآرد همه گلرخان ببینی که کنند خودنمایی

3 ثمرات دل شکسته به درون خاک بسته بگشاده دیده دیده ز بلای دی رهایی

4 خضر و سمن چو رندان بشکسته‌اند زندان گل و لاله شاد و خندان ز سعادت عطایی

5 همه مریمان کامل همه بکر و گشته حامل بنموده عارفان دل به جناب کبریایی

6 چو شکوفه کرد به بستان ز ره دهن چو مستان تو نصیب خویش بستان ز زمانه گر ز مایی

7 به مثال گربه هر یک به دهان گرفته کودک سوی مادران گلشن به نظاره چون نیایی

8 بنگر به مرغ خوش پر چو خطیب فوق منبر به ثنا و حمد داور بگرفته خوش نوایی

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر برسید لک لک جان که بهار شد کجایی

شاعر شعر برسید لک لک جان که بهار شد کجایی چه کسی است ؟

شاعر شعر برسید لک لک جان که بهار شد کجایی جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر برسید لک لک جان که بهار شد کجایی در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر برسید لک لک جان که بهار شد کجایی چیست ؟

قالب شعر برسید لک لک جان که بهار شد کجایی غزل است

مضمون اصلی شعر برسید لک لک جان که بهار شد کجایی چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر قشنگ, شعر کوتاه, طبیعت, عاشقانه, مرگ است.
بنر