- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کجایی ای بدو لب آب زندگانی من ؟ کجایی ای غم تو اصل شادمانی من؟
2 ببوی وصل توام زنده، وز غمت مرده اگر چه فارغی از مرگ و زندگانی من
3 بپرس حال دل من بشرح از غم خویش که آگهست خود از حال سوزیانی من
4 چنان که بر دل من هست سر گرانی تو مباد در پی حسن تو دل گرانی من
5 غریب شهر توام، رحمتی بکن آخر مکن جفا و ببخشای بر جوانی من
6 بشهر خویش مرا پاسبان بدند کسان کنون همه ز پی تست پاسبانی من
7 بدین صفت که منم از زمانه سر گشته نبود در خورم این عشق ناگهانی من
8 ز آب چشم برنج اندرم که هر لحظه بخلق بر شمرد محنت نهانی من