1 ای جان و جهان من کجایی آخر بر من چرا نیایی
2 ای قبلهٔ حسن و گنج خوبی تا کی بود از تو بیوفایی
3 خورشید نهان شود ز گردون چون تو به وثاق ما در آیی
4 اندر خم زلف بت پرستت حاجت ناید به روشنایی
5 زین پس مطلب میان مجلس آزار دل خوش سنایی
6 تا هیچ کسی ترا نگوید کای پیشهٔ تو جفانمایی
دیدگاهها **