ماییم و یاد دوست غنیمت از اسیر شهرستانی غزل 792

1 ماییم و یاد دوست غنیمت کجا بریم عالم تمام اوست شکایت کجا بریم

2 عین رضا شده است دل خودشناس ما فکر زیاده جویی قسمت کجا بریم

3 محو توایم آینه دیگر چکاره است خوار توایم دولت و عزت کجا بریم

4 ای سر بسر رضای دل ما رضای تو اندیشه جفا و فراغت کجا بریم

5 ماییم و بیزبانی مطلب تمام کن دل هم زبان شده است عبارت کجا بریم