هر زمان خورشید او از مشرقی از شمس مغربی غزل 61

شمس مغربی

آثار شمس مغربی

شمس مغربی

هر زمان خورشید او از مشرقی سر بر کند

1 هر زمان خورشید او از مشرقی سر بر کند ماه مهر افزاش هر دم جلوه دیگر کند

2 از برای آنکه تا نشناسد او را هر کسی قامت زیباش هردم کسوتی دیگر کند

3 صورت او هر زمانی معنی دیگر دهد معنیش هر لحظه از صورتی سر بر کند

4 ابر فضلش چون ببارد بر زمین ممکنات آنزمین و آسمان را پر زماه و خور کند

5 چون بتابد آفتاب حسن او بر کائنات نور او از روزن هر خانه سر بر کند

6 در مظاهر تا شود ظاهر جمال روی او هر دو عالم را برای روی خود منظر کند

7 هرکه از جان شد غلام درآستان گهش حضرت اورا برفعت شاه صد کشور کند

8 مغربی گر سر بفرمانش درآرد بنده وار لطفش اورا بر همه گردنکشان سرور کند

عکس نوشته
کامنت
comment