-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 تا تو رفتی جان دگر آمیزشی با تن نکرد عکس در آئینه بیصورت دمی مسکن نکرد
2 پاک طینت با گرانان سازگاری می کند آب آهنگ جدائی هرگز از آهن نکرد
3 مفلسان را کس نمی خواهد، زمینا کن قیاس تا تهی شد دیگرش کس دست در گردن نکرد
4 توده خاکستر دلها بگردون تا نرفت روزگار آئینه خورشید را روشن نکرد
5 بسکه بی آرامیم در عشق او تأثیر داشت کینه ام یک لحظه جا در خاطر دشمن نکرد
6 سبزه گل را که بینی آتش و خاکسترست چشم یک بین امتیاز گلشن از گلخن نکرد
7 در گلستان هم دل خرم نباید داشتن غنچه تا نشکفت کس بیرونش از گلشن نکرد
8 بس که با تاریکی شبها کلیم الفت گرفت خانه روشن از چراغ وادی ایمن نکرد