جلال عضد

جلال عضد

جلال عضد
جلال عضد

کی دهد دستم که در پایت سراندازی از جلال عضد غزل 205

غزل 205 ام از 401 غزلیّات

کی دهد دستم که در پایت سراندازی کنم

1 کی دهد دستم که در پایت سراندازی کنم تو زنی چوگان و من چون گوی سربازی کنم

2 نکته ای زان لب بگو تا برفشانم جان و دل گوهری فرمای تا من کیسه پردازی کنم

3 گر گدا خوانی مرا بی شک به سلطانی رسم ور مگس گویی مرا پیوسته شهبازی کنم

4 تا به آزادی و یکرنگی شدم ثابت قدم شاید ار چون سرو دعوی سرافرازی کنم

5 با من آشفته همچون طرّه طرّاری مکن ورنه پیش مردمت چون غمزه غمّازی کنم

6 کشتنم اولی که با ناجنس بودن در قفس من نه آن مرغم که با زاغان هم آوازی کنم

7 غازی است آن غمزه و من دست و پایی می زنم تا تن خود را شهید غمزه غازی کنم

8 ساکنان قدس این نُه تو سپر در رو کشند هر سحر کز آه سوزان ناوک اندازی کنم

9 شهسوار ترک من گر بگذرد من چون جلال خویشتن را خاک نعل توسن تازی کنم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر کی دهد دستم که در پایت سراندازی کنم

شاعر شعر کی دهد دستم که در پایت سراندازی کنم چه کسی است ؟

شاعر شعر کی دهد دستم که در پایت سراندازی کنم جلال عضد می باشد.

شعر کی دهد دستم که در پایت سراندازی کنم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر کی دهد دستم که در پایت سراندازی کنم چیست ؟

قالب شعر کی دهد دستم که در پایت سراندازی کنم غزل است

مضمون اصلی شعر کی دهد دستم که در پایت سراندازی کنم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر