- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 خونم ار بر خاک ریزی نقض پیمان کی شود خاکم ار زین در برون ریزی پریشان کی شود
2 گرمی اهل محبت از دم گرم منست ناله ام تا نشنود بلبل غزلخوان کی شود
3 شوربختی را چه سازم چاره نتوان ساختن چون نمک بر ریش آید در نمکدان کی شود
4 بازوی ما دلخراشان را کمندی لازم است هرچه دست ما رسد در وی گریبان کی شود
5 پشت پا زن بر هوس آنگه هوای عشق کن تا بت خو نشکند کافر، مسلمان کی شود
6 هیچ کس بر روی بستر کسب جمعیت نکرد بر سر کو تا نخوابد دل به سامان کی شود
7 داروی غم گریه مستانه می شد پیش ازین آن هم از کیفیت افتادست درمان کی شود
8 بنده نتوان کرد ما آزادگان را جز به مهر جنس ما بسیار کم یابست ارزان کی شود
9 تنگدستی چون تو کی یابد «نظیری » قرب دوست آن چنان نوباوه یی هرگز فراوان کی شود