1 منت که رسیدیم بکام دل ازو حل گشت بما جهان جهان مشکل ازو
2 بنگر که چه سهو کرده باشیم همه معشوق چنین بما و ما غافل ازو
1 عرضه مده بدور گل ساغر لاله گون مرا کزمی و گل نمیرسد فایده جز جنون مرا
2 بود ببوی گلرخی میل دلم سوی چمن خاصه که خود نسیم گل آمده رهنمون مرا
1 روزی فلکم پیش در او نرسانید بختم بقبول نظر او نرسانید
2 عشقم تن چون موی بروز سیه افگند یکبار در آغوش و بر او نرسانید
1 خود رای من بخلوت رازت پناه چیست در بسته یی بروی غریبان گناه چیست
2 بیرون خرام و کشته ی دیرینه زنده کن تا خلق بنگرند که صنع اله چیست