چون گرفتند ره کوی از نیر تبریزی لآلی منظومه 15

نیر تبریزی

آثار نیر تبریزی

نیر تبریزی

چون گرفتند ره کوی شهادت در پیش

1 چون گرفتند ره کوی شهادت در پیش زمرۀ خیل اسیران به هزاران تشویش

2 هر یکی نعش شهیدی به بر آورد چو جان کرد با همدم خود شرح پریشانی خویش

3 زان میان زینب دل‌سوخته با ناله و زار از ستمکاری آن طایفۀ کافرکیش

4 روی بر پای برادر بنهاد از سر شوق گفت کی سینۀ مجروح مرا مرهم ریش

5 به چه عضو تو زنم بوسه نداند چه کند بر سر سفرۀ سلطان چو نشنید درویش

6 این تویی با من و غوغای رقیبان از پس وین منم بی تو گرفته ره صحرا در پیش

7 تو سفر کردی و در کار دل‌آزاری من آسمان تیر جفا پاک بپرداخت ز کیش

8 هجر با صبر من آن کرد که بادی به غبار خصم با جان من آن کرد که سیلی به حشیش

9 تو و من بعد نگهداری این قوم عزیز من و من بعد پرستاری این جمع پریش

10 چارۀ هجر شکیب است و لیکن چه کنم که بود درد فراق توام از حوصله پیش

عکس نوشته
کامنت
comment