-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 گاهی که سنگ حادثه از آسمان رسد اول بلا بمرغ بلند آشیان رسد
2 ای باغبان زبستن در پس نمی رود غارتگر خزان چو باین گلستان رسد
3 حرف شب وصال که عمرش دراز باد کوته تر است از آنکه ز دل بر زبان رسد
4 آخر همه کدورت گلچین و باغبان گردد بدل بصلح چو فصل خزان رسد
5 مرهم بداغ غربت ما کی نهد وطن گوهر ندیده ایم که دیگر بکان رسد
6 من جغد این خرابه ام آخر هما نیم از خوان رزق تا بکیم استخوان رسد
7 رفتم فرو بخاک زسرکوب دشمنان نوبت کجا بسرزنش دشمنان رسد
8 بی بال و پر چو رنگ زرخسار می پریم روزیکه وقت رفتن ازین آشیان رسد
9 پیغام عیش دیر بما می رسد کلیم می در بهار اگر نکشم در خزان رسد