-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 دست ما کی رسد به بالایت خیز تا سر نهیم بر پایت
2 بعد ازین تا که زندگی باشد سر ما و آستان سودایت
3 ور نیابیم کام دل از تو جان ببازیم در تمنّایت
4 وه که روزم چه تیره می دارد عنبرین زلف یاسمن سایت
5 در همه باغ و بوستان گشتم نیست سروی به قدّ و بالایت
6 وه که خورشید را خجل کرده ست نور رخسار عالم آرایت
7 ای بسا دل که داده ست به باد آن سر زلف باد پیمایت
8 وی بسا جان که آمده ست بر لب در هوای لب شکرخایت
9 شب و روزم اسیر غم دارند زلف رعنا و روی زیبایت
10 غمزه ات تیر می زند در چشم دیده مستغرق تماشایت
11 مردمی کن بیابه نزد جلال تا کند در دو چشم خود جایت