- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 کی برست این گل خندان و چنین زیبا شد آخر این غوره نوخاسته چون حلوا شد
2 دیگر این مرغ کی از بیضه برآمد که چنین بلبل خوش سخن و طوطی شکرخا شد
3 که درآموختش این لطف و بلاغت کان روز مردم از عقل به دربرد که او دانا شد
4 شاخکی تازه برآورد صبا بر لب جوی چشم بر هم نزدی سرو سهی بالا شد
5 عالم طفلی و جهل حیوانی بگذاشت آدمی طبع و ملک خوی و پری سیما شد
6 عقل را گفتم از این پس به سلامت بنشین گفت خاموش که این فتنه دگر پیدا شد
7 پر نشد چون صدف از لؤلؤ لالا دهنی که نه از حسرت او دیده ما دریا شد
8 سعدیا غنچه سیراب نگنجد در پوست وقت خوش دید و بخندید و گلی رعنا شد