چرخ دو تا گشته و یکتاست از صفای اصفهانی غزل 81

صفای اصفهانی

آثار صفای اصفهانی

صفای اصفهانی

چرخ دو تا گشته و یکتاست عشق

1 چرخ دو تا گشته و یکتاست عشق یک اثرست و همه اشیاست عشق

2 برگ گل گلبن توحید روح بار درخت دل داناست عشق

3 تشنه تر از ماست باو سلسبیل قطره چه و جوی چه دریاست عشق

4 عقل چه باشد که کند درک او عقل ضعیفست و تواناست عشق

5 روح که چشم همه امیدهاست کور شد از فرقت و بیناست عشق

6 لشکر ملک و ملکوت وجود کشته و افکنده و تنهاست عشق

7 نیست سری کو ننهد زیر پای در بر من بی سر و بی پاست عشق

8 بیشتر از من برخ خوب خویش عاشق و شوریده و شیداست عشق

9 در دل دلباخته باشد نهان در سر سودازده پیداست عشق

10 بهر تجلی گه موسای وقت پاکتر از سینه سیناست عشق

11 جذبه دل باشد و سودای سر جذب و دلست و سر و سوداست عشق

12 پیشتر از کون و مکان بود و باز پیر شد این هر دو و برناست عشق

13 مختم و مبدای ظهور صفات اما بی مختم و مبداست عشق

عکس نوشته
کامنت
comment