1 با موکب شه دل خرابی چه کند؟ با قافله تشنه سرابی چه کند؟
2 من مفلس و مست حسن سر تا قدمت با میکده ای دل کبابی چه کند؟
1 می باش و از مزاج حریفان نشان طلب با طبع هر که راست نیابی کران طلب
2 چون ره بری به صحبت نیکان گران مباش جایت اگر به صدر دهند آستان طلب
1 نظر به ظاهر و صیاد در خفا خفتست اجل رسیده چه داند بلا کجا خفتست
2 کجا ز فتنه آن چشم نیم باز رهیم که فتنه خاسته از خواب و پای ما خفتست
1 سبزه عیش ز بوم و بر هجران مطلب نیشکر حاصل مصر است ز کنعان مطلب
2 رسن زلف پی حیله درآویخته اند جز دل تشنه از آن چاه زنخدان مطلب