1 هر کار که هست جز به کام تو مباد هر خصم که هست جز به دام تو مباد
2 هر شاه که هست جز غلام تو مباد هر خطبه که هست جز به نام تو مباد
1 شدست باغ پر از رشتههای در خوشاب شدست راغ پر از تودههای عنبر ناب
2 به باغ و راغ مگر ابر و باد داشتهاند به توده عنبر ناب و به رشته درِّ خوشاب
1 شهی که گوهر و دینار رایگانی داد هرآنچه داد خدایش خدایگانی داد
2 عزیزکرد بدو دین و داد و بگزیدش به دین و دادش ده چیز و رایگانی داد
1 ز بهر عید نگارا همی چه سوزی عود چرا شراب نپیمایی و نسازی عود
2 بساز عود و بده یک شراب وصل مرا که من بسوختم از هجر تو چو زآتش دود