جلال عضد

جلال عضد

جلال عضد
جلال عضد

بی روی دل افروزت عمرم به چه از جلال عضد غزل 125

غزل 125 ام از 401 غزلیّات

بی روی دل افروزت عمرم به چه کار آید

1 بی روی دل افروزت عمرم به چه کار آید با لعل جهان سوزت جان در چه شمار آید

2 شد کشتی عمر من در بحر هوایت غرق هیهات که آن کشتی روزی به کنار آید

3 هم بوی بهار آید از چین سر زلفت در باغ سحرگاهان چون باد بهار آید

4 آن لحظه که تو برقع از چهره براندازی در دیده مشتاقان گل راست چو خار آید

5 دل شد ز دیار خود و اکنون به دیاری نیست باشد که ز کوی تو روزی به دیار آید

6 روزی که نباشم من، از خاک من غمگین باشد ورقش خونین هر گل که به بار آید

7 بر جان جلال از غم هر لحظه منه باری کآن عاشق مسکین هم روزیت به کار آید

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر بی روی دل افروزت عمرم به چه کار آید

شاعر شعر بی روی دل افروزت عمرم به چه کار آید چه کسی است ؟

شاعر شعر بی روی دل افروزت عمرم به چه کار آید جلال عضد می باشد.

شعر بی روی دل افروزت عمرم به چه کار آید در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 8 سروده شده است.

قالب شعر بی روی دل افروزت عمرم به چه کار آید چیست ؟

قالب شعر بی روی دل افروزت عمرم به چه کار آید غزل است

مضمون اصلی شعر بی روی دل افروزت عمرم به چه کار آید چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, طبیعت, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ است.
بنر