جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

جلال الدین محمد مولوی(مولانا)
جلال الدین محمد مولوی(مولانا)

از از جلال الدین محمد مولوی(مولانا) غزل 2594

غزل 2594 ام از 6329 غزلیات

از مرگ چه اندیشی چون جان بقا داری

1 از مرگ چه اندیشی چون جان بقا داری در گور کجا گنجی چون نور خدا داری

2 خوش باش کز آن گوهر عالم همه شد چون زر ماننده آن دلبر بنما که کجا داری

3 در عشق نشسته تن در عشرت تا گردن تو روی ترش با من ای خواجه چرا داری

4 در عالم بی‌رنگی مستی بود و شنگی شیخا تو چو دلتنگی با غم چه هواداری

5 چندین بمخور این غم تا چند نهی ماتم همرنگ شو آخر هم گر بخشش ما داری

6 از تابش تو جانا جان گشت چنین دانا بسم الله مولانا چون ساغرها داری

7 شمس الحق تبریزی چون صاف شکرریزی با تیره نیامیزی چون بحر صفا داری

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر از مرگ چه اندیشی چون جان بقا داری

شاعر شعر از مرگ چه اندیشی چون جان بقا داری چه کسی است ؟

شاعر شعر از مرگ چه اندیشی چون جان بقا داری جلال الدین محمد مولوی(مولانا) می باشد.

شعر از مرگ چه اندیشی چون جان بقا داری در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر از مرگ چه اندیشی چون جان بقا داری چیست ؟

قالب شعر از مرگ چه اندیشی چون جان بقا داری غزل است

مضمون اصلی شعر از مرگ چه اندیشی چون جان بقا داری چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عارفانه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر