- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چه باید مرد را، طبع بلند و مشرب نابی نگارین چهره ای، مجموعه خوبی ز هر بابی
2 سکندر در سراغ آب حیوان باخت شوکت را خوشا درویشی و خلوت، لب نان و دم آبی
3 به از نظاره چتر جم است و طوق افریدون نظربازی به سرو خانگی در پیش مهتابی
4 به صد ناخن زدن بر رشته عود جگر ارزد گزیدن از سر انگشت خضابی کرده عنابی
5 به کام هم چو طوطی شکر از کنج دهن کردن چو کبکان دری در بال هم اندختن تابی
6 شب امن و حضور قلب و ذوق وصل و شعر تر نمی گردد به گرد چشم شاهدبین من خوابی
7 مدار کشتی فکرم به گوش دامن افتاده که می ترسم ز طوفان ذقن افتد به گردابی
8 نبینم چاره زان شست دو تا و چشمه نوشین به جز درباختن مانند ماهی جان به قلابی
9 حدیث صفحه رخسار یار و طاق ابرو چند «نظیری » جزو اورادی گزین و کنج محرابی