چه باید مرد را، طبع از نظیری نیشابوری غزل 525

نظیری نیشابوری

آثار نظیری نیشابوری

نظیری نیشابوری

چه باید مرد را، طبع بلند و مشرب نابی

1 چه باید مرد را، طبع بلند و مشرب نابی نگارین چهره ای، مجموعه خوبی ز هر بابی

2 سکندر در سراغ آب حیوان باخت شوکت را خوشا درویشی و خلوت، لب نان و دم آبی

3 به از نظاره چتر جم است و طوق افریدون نظربازی به سرو خانگی در پیش مهتابی

4 به صد ناخن زدن بر رشته عود جگر ارزد گزیدن از سر انگشت خضابی کرده عنابی

5 به کام هم چو طوطی شکر از کنج دهن کردن چو کبکان دری در بال هم اندختن تابی

6 شب امن و حضور قلب و ذوق وصل و شعر تر نمی گردد به گرد چشم شاهدبین من خوابی

7 مدار کشتی فکرم به گوش دامن افتاده که می ترسم ز طوفان ذقن افتد به گردابی

8 نبینم چاره زان شست دو تا و چشمه نوشین به جز درباختن مانند ماهی جان به قلابی

9 حدیث صفحه رخسار یار و طاق ابرو چند «نظیری » جزو اورادی گزین و کنج محرابی

عکس نوشته
کامنت
comment