- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 این چه خاک است کزو رایحه جان آمد خس و خارش به نظر سنبل و ریحان آمد
2 همچو مرغی که پس از هجر به گلزار رسد دلم از شادی او سخت به افغان آمد
3 شوره خاکی است کزو سر نزده شاخ گیاه نکهتش رشک ده روضه رضوان آمد
4 خواندمش مشک خطا لیک خطا می گویم گفت دل عنبر سارا و پشیمان آمد
5 این همان خاک کزین پیش زمانی به قدیم تا به سحر نیم شبی منزل جانان آمد
6 آن زمان کآهوی مشکین شکار اندازش بود مدهوش می خواب هراسان آمد
7 نیمه خوابش اثر نشاه می، می بخشید چهره اش رشک ده شمع شبستان آمد
8 خالد آن عشرت جانبخش در آن شب که گذشت وه چه خوش بود، ولی زود به پایان آمد