- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آنچه دل را می نوازد درد بیدرمان اوست آنکه جان را زنده دارد آتش پنهان اوست
2 دیده از مکتوب زخم تازه ای روشن نکرد دل شهید انتظار قاصد پیکان اوست
3 تا غبار غیر ننشیند به طرف دامنش سرزمین دیده من عرصه جولان اوست
4 گرم شد بازار چاک سینه در فصل بهار نکهت پیراهن گل گردی از دامان اوست
5 هر که از یاد تو شد در مصر تنهایی عزیز گر به بزم وصل یوسف جا کند زندان اوست
6 از دلم چون غنچه می روید شکستن هر نفس شیشه من خانه زاد ساغر پیمان اوست
7 عشق هر جا از کمال خود سخن گوید اسیر شاه بیت آفرینش حرفی از دیوان اوست