بیار آنچه دل ما به از امیر معزی نیشابوری غزل 1

امیر معزی نیشابوری

آثار امیر معزی نیشابوری

امیر معزی نیشابوری

بیار آنچه دل ما به یکدگر کشدا

1 بیار آنچه دل ما به یکدگر کشدا به ‌سرکش آنچه بلا و الم به سرکشدا

2 غلام ساقی خو‌یشم که بامداد پگاه مرا ز مشرق خم آفتاب برکشدا

3 چو تیغ باده بر آهیجم از میان قدح زمانه باید تا پیش من سپر کشدا

4 چه ‌زر و سیم و چه خاشاک‌ پیش من ‌آن روز که از میانه ی سیماب آب زر کشدا

5 خوش است مستی و آن روزگار بیخبری که چرخ غاشیهٔ مرد بیخبرکشدا

6 در نشست من آنگه‌ گشاده‌تر باشد که مست ‌گردم و ساقی مرا به‌ در کشدا

7 اگر به ساغر دریا هزار باده کشم هنوز همت من ساغر دگر کشدا

عکس نوشته
کامنت
comment