1 بلبل از گل چند؟ ز آن رخسار زیبا هم بگو! قمری، از سرو است بس! ز آن قد رعنا هم بگو!!
اولین نفری باشید که نظر میدهید
این شعر چه حسی در تو زنده کرد؟ برداشتت رو بنویس، تعبیرت رو بگو، یا پرسشی که در ذهنت اومده رو مطرح کن.
1 ذوق برهنگی عقل از تن گرفت ما را زان خارزار دنیا دامن گرفت ما را
2 از رهگذار سختی بر سر سفید شد مو در تنگنای این کوه بهمن گرفت ما را
1 نبود صفت لعل تو، حد سخن ما این لقمه فزونست بسی از دهن ما
2 از خون دلم خورده مگر آب، که دایم خیزد عوض سبزه غبار از چمن ما
1 لوح دنیا از خط مهر و محبت ساده است ساده تر لوح کسی کو دل بدنیا داده است
2 داغ یاران، محنت دنیا، نفاق همدمان جمله اسباب گذشتن از جهان آماده است
شماره موبایل خود را وارد کنید:
کد ارسالشده به