ز آب چشم ماست کز دنبال از سحاب اصفهانی غزل 155

سحاب اصفهانی

آثار سحاب اصفهانی

سحاب اصفهانی

ز آب چشم ماست کز دنبال محمل می‌رود؟

1 ز آب چشم ماست کز دنبال محمل می‌رود؟ اینکه خلقی از قفایش پای در گل می‌رود

2 دل چو می‌رفت از قفای او وداع جان نکرد ز آنکه می‌داند که جان هم از پی دل می‌رود

3 چون به بزمی بیندم اول مرا از صحبتی می‌کند با دیگران مشغول و غافل می‌رود

4 مشکل از این گشته کار من که عشق نیکوان آمد آسان در دل من لیک مشکل می‌رود

5 این دل سرگشته را چون نیک بینم در قفاست هرکجا موزون‌قدی شیرین‌شمایل می‌رود

6 گر برفت از تیغ جورش بر زمین خونم (سحاب) خود ز چشمم ز آرزوی تیغ قاتل می‌رود

عکس نوشته
کامنت
comment