1 خبر ده کاولین جنبش چه چیز است که این دانش بر دانا عزیز است
2 جوابش داد ما ده راندگانیم وز اول پرده بیرون ماندگانیم
3 ز واپس ماندگان ناید درست این نخستین را نداند جز نخستین
1 محمد کآفرینش هست خاکش هزاران آفرین بر جان پاکش
2 چراغ افروز چشم اهل بینش طراز کار گاه آفرینش
1 فروزنده شبی روشنتر از روز جهان روشن به مهتاب شبافروز
2 شبی باد مسیحا در دماغش نه آن بادی که بنشاند چراغش
1 در آمد باربد چون بلبل مست گرفته بربطی چون آب در دست
2 ز صد دستان که او را بود در ساز گزیده کرد سی لحن خوش آواز