آنچه در پرده بد از از میرزاده عشقی نمایشنامه 2

میرزاده عشقی

آثار میرزاده عشقی

میرزاده عشقی

آنچه در پرده بد از پرده به در می‌دیدم

1 آنچه در پرده بد از پرده به در می‌دیدم پرده‌ای کز سلف آید به نظر می‌دیدم

2 واندر آن پرده، بسی نقش و صور می‌دیدم بارگه‌های پر از زیور و زر می‌دیدم

3 یک به یک پادشهان را به مقر می‌دیدم همه بر تخت و همه، تاج به سر می‌دیدم

4 همه با صولت و با شوکت و فر می‌دیدم صف به صف لشکر با فتح و ظفر می‌دیدم

5 وز سعادت همه سو، ثبت اثر می‌دیدم و آن اثرها، ثمر علم و هنر می‌دیدم

6 جمله را باز، چو دوران به گذر می‌دیدم هر شهی را ز پس شاه دگر می‌دیدم

7 چونکه ناگاه به بستان، سر خر می‌دیدم یزدگرد، آخر آن پرده پکر می‌دیدم

8 شاه و کشور همه، در چنگ خطر می‌دیدم زآن میان نقش، از آن پس ز عمر می‌دیدم

9 نه ز کسری خبری، نی طاقی وآن خرابه به خرابی باقی

10 این همه واهمه، چون رخنه در اندیشه نمود اندر اندیشه من بیخ جنون ریشه نمود

11 وآن جنونی که ز فرهاد، طلب تیشه نمود سر پر شور مرا نیز، جنون پیشه نمود

12 بگرفتم ره صحرا و روان شدم از خانه سوی قبرستان

عکس نوشته
کامنت
comment