چه کردم کاستین بر من از خاقانی شروانی غزل 345

خاقانی شروانی

آثار خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

چه کردم کاستین بر من فشاندی

1 چه کردم کاستین بر من فشاندی مرا کشتی و پس دامن فشاندی

2 جفا پل بود، بر عاشق شکستی وفا گل بود، بر دشمن فشاندی

3 چو خورشید آمدی بر روزن دل برفتی خاک بر روزن فشاندی

4 لبالب جام با دو نان کشید پیاپی جرعه‌ها بر من فشاندی

5 مرا صد دام در هر سو نهادی هزاران دانه پیرامن فشاندی

6 تو را باد است در سر خاصه اکنون که گرد مشک بر سوسن فشاندی

7 تو هم ناورد خاقانی نه‌ای ز آنک سلاح مردمی از تن فشاندی

عکس نوشته
کامنت
comment