- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آنچه را از بهر من او خواست آن آید مرا خواستش از راز پنهان ناگهان آید مرا
2 سعی در تحصیل دنیا و فضولش بیهده است در ازل قدری که روزی شد همان آید مرا
3 سوی مشرق گر روم یا راه مغرب بسپرم برجبینم آنچه بنوشته است آن آید مرا
4 بر سرم گرچه نمیدانم چه خواهد آمدن اینقدر دانم که مردن بی امان آید مرا
5 هیچ تمهیدی نکردم بهر مهمان اجل با وجود آنکه دانم ناگهان آید مرا
6 زندگانی شد تلف سودی نیامد زان بکف نیست از کس شکوه ام از خود زیان آید مرا
7 هر که خیری میکند اضعاف آن یابد جزا میدهم جان در رهش تا جان جان آید مرا
8 هر که بخشد جرمی از کس بگذرند ازجرم او میکنم من اینچنین تا آنچنان آید مرا
9 هر که بر تن میفزاید نور جان کم میکند میگذارم فیض تن تا نور جان آید مرا