آنچه را از بهر من او خواست از فیض کاشانی غزل 22

فیض کاشانی

آثار فیض کاشانی

فیض کاشانی

آنچه را از بهر من او خواست آن آید مرا

1 آنچه را از بهر من او خواست آن آید مرا خواستش از راز پنهان ناگهان آید مرا

2 سعی در تحصیل دنیا و فضولش بیهده است در ازل قدری که روزی شد همان آید مرا

3 سوی مشرق گر روم یا راه مغرب بسپرم برجبینم آنچه بنوشته است آن آید مرا

4 بر سرم گرچه نمیدانم چه خواهد آمدن اینقدر دانم که مردن بی امان آید مرا

5 هیچ تمهیدی نکردم بهر مهمان اجل با وجود آنکه دانم ناگهان آید مرا

6 زندگانی شد تلف سودی نیامد زان بکف نیست از کس شکوه ام از خود زیان آید مرا

7 هر که خیری میکند اضعاف آن یابد جزا میدهم جان در رهش تا جان جان آید مرا

8 هر که بخشد جرمی از کس بگذرند ازجرم او میکنم من اینچنین تا آنچنان آید مرا

9 هر که بر تن میفزاید نور جان کم میکند میگذارم فیض تن تا نور جان آید مرا

عکس نوشته
کامنت
comment