چه کرده‌ام بجای تو که از خاقانی شروانی غزل 298

خاقانی شروانی

آثار خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

چه کرده‌ام بجای تو که نیستم سزای تو

1 چه کرده‌ام بجای تو که نیستم سزای تو نه از هوای دلبران بری شدم برای تو

2 مده به خود رضای آن که بد کنی بجای آن که با تو داشت رای آن که نگذرد ز رای تو

3 دل من از جفای خود ممال زیر پای خود که بدکنی بجای خود که اندر اوست جای تو

4 مکن خراب سینه‌ام، که من نه مرد کینه‌ام ز مهر تو بری نه‌ام، به جان کشم جفای تو

5 مرا دلی است پر زخون ببند زلف تو درون پناه می‌برم کنون به لعل جان‌فزای تو

6 مرا ز دل خبر رسد، ز راحتم اثر رسد سحرگهی که در رسد نسیم دل‌گشای تو

7 رخ و سرشک من نگر که کرده‌ای چو سیم و زر تبارک الله ای پسر قوی است کیمیای تو

8 نه افضلم تو خوانده‌ای، به بزم خود نشانده‌ای کنون ز پیش رانده‌ای، تو دانی و خدای تو

عکس نوشته
کامنت
comment