سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

آن را که غمی چون غم من نیست از سعدی شیرازی غزل 217

غزل 217 ام از 1930 غزلیات

آن را که غمی چون غم من نیست چه داند

1 آن را که غمی چون غم من نیست چه داند کز شوق توام دیده چه شب می‌گذراند

2 وقت است اگر از پای درآیم که همه عمر باری نکشیدم که به هجران تو ماند

3 سوز دل یعقوب ستمدیده ز من پرس کاندوه دل سوختگان سوخته داند

4 دیوانه گرش پند دهی کار نبندد ور بند نهی سلسله در هم گسلاند

5 ما بی تو به دل برنزدیم آب صبوری در آتش سوزنده صبوری که تواند

6 هر گه که بسوزد جگرم دیده بگرید وین گریه نه آبیست که آتش بنشاند

7 سلطان خیالت شبی آرام نگیرد تا بر سر صبر من مسکین ندواند

8 شیرین ننماید به دهانش شکر وصل آن را که فلک زهر جدایی نچشاند

9 گر بار دگر دامن کامی به کف آرم تا زنده‌ام از چنگ منش کس نرهاند

10 ترسم که نمانم من از این رنج دریغا کاندر دل من حسرت روی تو بماند

11 قاصد رود از پارس به کشتی به خراسان گر چشم من اندر عقبش سیل براند

12 فریاد که گر جور فراق تو نویسم فریاد برآید ز دل هر که بخواند

13 شرح غم هجران تو هم با تو توان گفت پیداست که قاصد چه به سمع تو رساند

14 زنهار که خون می‌چکد از گفته سعدی هرک این همه نشتر بخورد خون بچکاند

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر آن را که غمی چون غم من نیست چه داند

شاعر شعر آن را که غمی چون غم من نیست چه داند چه کسی است ؟

شاعر شعر آن را که غمی چون غم من نیست چه داند سعدی شیرازی می باشد.

شعر آن را که غمی چون غم من نیست چه داند در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر آن را که غمی چون غم من نیست چه داند چیست ؟

قالب شعر آن را که غمی چون غم من نیست چه داند غزل است

مضمون اصلی شعر آن را که غمی چون غم من نیست چه داند چیست؟

این شعر در دسته‌بندی پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن پندآموز, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر