- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چه کند بنده که بر جور تحمل نکند دل اگر تنگ شود مهر تبدل نکند
2 دل و دین در سر کارت شد و بسیاری نیست سر و جان خواه که دیوانه تأمل نکند
3 سحر گویند حرامست در این عهد ولیک چشمت آن کرد که هاروت به بابل نکند
4 غرقه در بحر عمیق تو چنان بیخبرم که مبادا که چه دریام (؟) به ساحل نکند
5 به گلستان نروم تا تو در آغوش منی بلبل ار روی تو بیند طلب گل نکند
6 هر که با دوست چو سعدی نفسی خوش دریافت چیز و کس در نظرش باز تخیل نکند