سعدی شیرازی

سعدی شیرازی

سعدی شیرازی
سعدی شیرازی

چه کند بنده که گردن ننهد از سعدی شیرازی غزل 17

غزل 17 ام از 1930 غزلیات

چه کند بنده که گردن ننهد فرمان را

1 چه کند بنده که گردن ننهد فرمان را چه کند گوی که عاجز نشود چوگان را

2 سروبالایِ کمان‌ابرو اگر تیر زند عاشق آنست که بر دیده نهد پیکان را

3 دست من گیر که بیچارگی از حد بگذشت سر من دار که در پای تو ریزم جان را

4 کاشکی پرده برافتادی از آن منظر حسن تا همه خلق ببینند نگارستان را

5 همه را دیده در اوصاف تو حیران ماندی تا دگر عیب نگویند من حیران را

6 لیکن آن نقش که در روی تو من می‌بینم همه را دیده نباشد که ببینند آن را

7 چشم گریان مرا حال بگفتم به طبیب گفت یک بار ببوس آن دهن خندان را

8 گفتم آیا که در این درد بخواهم مردن که محالست که حاصل کنم این درمان را

9 پنجه با ساعدِ سیمین نَه به عقل افکندم غایت جهل بود مشت زدن سندان را

10 سعدی از سرزنش خلق نترسد هیهات غرقه در نیل چه اندیشه کند باران را

11 سر بنه گر سر میدان ارادت داری ناگزیرست که گویی بود این میدان را

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چه کند بنده که گردن ننهد فرمان را

شاعر شعر چه کند بنده که گردن ننهد فرمان را چه کسی است ؟

شاعر شعر چه کند بنده که گردن ننهد فرمان را سعدی شیرازی می باشد.

شعر چه کند بنده که گردن ننهد فرمان را در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 7 سروده شده است.

قالب شعر چه کند بنده که گردن ننهد فرمان را چیست ؟

قالب شعر چه کند بنده که گردن ننهد فرمان را غزل است

مضمون اصلی شعر چه کند بنده که گردن ننهد فرمان را چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, می‌نوشی است.
بنر