-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 نرگسا! چیستت که پنداری دوش برخاستی ز بیماری
2 نیست پیدا ز ناتوانی تو حالت خواب تو ز بیداری
3 در خمار شبانه یی زیرا جام داری و باده نگساری
4 چشم برره نهاده چون نگری گر نه در انتظار دلداری؟
5 از خیار آتش ارتواند جست تو بعینه از آن نمو داری
6 ز مردین شمع در زرین لگنی لیک در حالت نگو ساری
7 با صبا از سرکرشمه و ناز خیزد از اشک ابر آزاری
8 خاک پایی و از دماغ تهی برشکسته کلاه جبّاری
9 اشک خیزد زچشم و چشم تو باز خیزد از اشک ابر آزاری
10 باد در سر گرفته یی، رسدت که جوانیّ و خوب وزر داری