خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

خاقانی شروانی
خاقانی شروانی

دل بشد از دست دوست را از خاقانی شروانی غزل 234

غزل 234 ام از 1365 غزلیات

دل بشد از دست دوست را به چه جویم

1 دل بشد از دست دوست را به چه جویم نطق فروبست، حال دل به چه گویم

2 نیست کسم غم‌گسار، خوش به که باشم هست غمم بی‌کنار لهو چه جویم

3 چون به در اختیار نیست مرا بار گرد سرا پردهٔ مراد چه پویم

4 زخم بلا را چو کعبتین همه چشمم زنگ عنا را چو آینه همه رویم

5 از در من عافیت چگونه درآید چون نشود پای محنت از سر کویم

6 بس که شدم کوفته در آتش اندوه گوئی مردم نیم که آهن و رویم

7 تیره شد آبم ز بس درنگ در این خاک کاش اجل سنگ بر زدی به سبویم

8 بخت ز من دست شست شاید اگر من نقش امید از رخ مراد بشویم

9 چون دل خود را به غم سپارم ازین روی دشمن خاقانیم مگر که نه اویم

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر دل بشد از دست دوست را به چه جویم

شاعر شعر دل بشد از دست دوست را به چه جویم چه کسی است ؟

شاعر شعر دل بشد از دست دوست را به چه جویم خاقانی شروانی می باشد.

شعر دل بشد از دست دوست را به چه جویم در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 6 سروده شده است.

قالب شعر دل بشد از دست دوست را به چه جویم چیست ؟

قالب شعر دل بشد از دست دوست را به چه جویم غزل است

مضمون اصلی شعر دل بشد از دست دوست را به چه جویم چیست؟

این شعر در دسته‌بندی اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن اجتماعی, شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر