- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 در توسل به جناب تو چه تدبیر کنم چند در فرقت تو ناله شبگیر کنم
2 آنچه در مدت هجر تو کشیدم هیهات در یکی نامه محال است که تحریر کنم
3 در شب هجر تو مجموع پریشانی خویش کو مجالی که یکایک همه تقریر کنم
4 آن زمان کارزوی دیدن جانم باشد در نظر نقش دل آرای تو تصویر کنم
5 گر بدانم که وصال تو به جان دست دهد دل و جان را همه در بازم و توفیر کنم
6 جان ز من گر طلبی زود فشانم به رهت ور تو سر خواهی حاشای که من دیر کنم
7 دم مزن فیض ز دشواری هجران با من چونکه تقدیر چنین است چه تدبیر کنم