من چه کردم که مرا از نظر از فضولی بغدادی غزل 378

فضولی بغدادی

فضولی بغدادی

فضولی بغدادی

من چه کردم که مرا از نظر انداخته

1 من چه کردم که مرا از نظر انداخته نظر لطف بجای دگر انداخته

2 هست بنیاد وفای همه خوبان محکم تو سبب چیست که این رسم برانداخته

3 خشک ساز اشک من ای باد که ضایع نشود خاک راهش که بدین چشم تر انداخته

4 ای صبا حال دلم چیست دران کوی بگو دی شنیدم که بدان جا گذر انداخته

5 آب شمشیر جفای تو مگر بنشاند آتشی را که توام بر جگر انداخته

6 سربلند است میان همه اهل نظر تو بتیغ ستم او را که سر انداخته

7 سبب رفعت قدر تو فضولی این بس که سر عجز بدان خاک در انداخته

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر