- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 آنکوبتست زنده بجانش چه حاجتست قوت از غم تو کرده بنانش چه حاجتست
2 عاشق بسان مرده بود،جان اوست دوست چون دوست دست داد بجانش چه حاجتست
3 آن کو بدل حدیث تو تکرار می کند از بهر ذکر تو بزبانش چه حاجتست
4 وآن کس که از جهانش تمنا وصال توست چون یافت وصال تو بجهانش چه حاجتست
5 عاشق بهشت از پی روی تو می خوهد چون دید روی تو بجنانش چه حاجتست
6 عاشق بمال دل ندهد بهر آنکه اوست کان گهر بگوهر کانش چه حاجتست
7 او بر در تو از همه خلقست بی نیاز آنرا که کس تویی بکسانش چه حاجتست
8 با او چو دست لطف بیاری بر آوری زآن پس بیاری دگرانش چه حاجتست
9 از کشف و از عیان نتوان گفت نزد او چون عین او تویی بعیانش چه حاجتست