-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 بی شاهد و شمع و شکر و می، چه توان کرد؟ بی بربط و طنبور و دفّ و نی، چه توان کرد؟
2 سر کرد قدم در طلب او به ره عشق این مرحله را گر نکنم طی، چه توان کرد؟
3 بردار یکی توشه که هنگام عزیمت با داشتن جام جم و کی، چه توان کرد؟
4 امروز که از حاصل عشقت نزدم دم فردا بتو گوید که کجا؟ هی! چه توان کرد؟
5 ای نخل خرامان برسی در ثمر آئی باشد که بیاید ز قفا دی، چه توان کرد؟
6 با آن بت طنّاز در این شهر صبوحی تا آنکه نسازی سفر از ری، چه توان کرد؟