چه خونبها به از این کشتگان از شاطرعباس صبوحی غزل 7

شاطرعباس صبوحی

آثار شاطرعباس صبوحی

شاطرعباس صبوحی

چه خونبها به از این کشتگان کوی تو را

1 چه خونبها به از این کشتگان کوی تو را که بنگرند به محشر، دوباره روی تو را

2 تمام، گمشدگان ره توئیم و کنیم به هر طریق که باشیم، جستجوی تو را

3 دم مسیح که گویند روح پرور بود یقینم آنکه به لب داشت گفتگوی تو را

4 ز غصه، چون پر کاهی شود ز قصهٔ من اگر به کوه دهم شرح، آرزوی تو را

5 سبو کشان محبّت کشند دوش به دوش اگر گناه دو عالم بود سبوی تو را

6 به خود مناز و مخند اینقدر به گریه من که آب چشم من، افزوده آبروی تو را

7 ز آب دیده صبوحی وضو مساز که خون مضاف باشد و باطل کند وضوی تو را

عکس نوشته
کامنت
comment
بنر