چه عجب گر بدل از تیغ تو از فضولی بغدادی غزل 142

فضولی بغدادی

آثار فضولی بغدادی

فضولی بغدادی

چه عجب گر بدل از تیغ تو بیداد رسد

1 چه عجب گر بدل از تیغ تو بیداد رسد شیشه را حال چه باشد که بفولاد رسد

2 هر دم از هجر تو بر چرخ رسانم فریاد بامیدی که مگر چرخ بفریاد رسد

3 مکن از آه من اکراه که شمع رخ تو نه چراغیست که او را ضرر از باد رسد

4 اثر بخت بد و نیک نگر کز شیرین کام خسرو برد آزار بفرهاد رسد

5 تا رسیدست ز مژگان تو تیری برمن دارم آن ذوق که از صید به صیاد رسد

6 ز تو ای شمع منور آنچنان شد بغداد که کند یاد وطن هر که به بغداد رسد

7 غم غیر تو برون کرد فضولی از دل که غمی گر رسد از تو بدل شاد رسد

عکس نوشته
کامنت
comment