چه خوش بودی دلا گر روی او از وحشی بافقی غزل 384

وحشی بافقی

آثار وحشی بافقی

وحشی بافقی

چه خوش بودی دلا گر روی او هرگز نمی‌دیدی

1 چه خوش بودی دلا گر روی او هرگز نمی‌دیدی جفاهای چنین از خوی او هرگز نمی‌دیدی

2 سخن‌هایی که در حق تو سر زد از رقیب من گرت می‌بود دردی سوی او هرگز نمی‌دیدی

3 بدین بد حالی افکندی مرا ای چشم تر آخر چه بودی گر رخ نیکوی او هرگز نمی‌دیدی

4 ز اشک ناامیدی کاش ای دل کور می‌گشتی که زینسان غیر را پهلوی او هرگز نمی‌دیدی

5 ترا صد کوه محنت کاشکی پیش آمدی وحشی که می‌مردی و راه کوی او هرگز نمی‌دیدی

عکس نوشته
کامنت
comment