شیخ بهایی

شیخ بهایی

شیخ بهایی
شیخ بهایی

چه خوش بودی اربادهٔ کهنه از شیخ بهایی مثنوی 8

مثنوی 8 ام از 285 مثنویات پراکنده

چه خوش بودی اربادهٔ کهنه سال

1 چه خوش بودی اربادهٔ کهنه سال شدی بر من خسته یکدم حلال

2 که خالی کنم سینه را یک زمان ز غمهای پی در پی بی‌کران

3 رود محنت دهر از یاد من شود شاد این جان ناشاد من

4 به یادم نیاید، به صد اضطراب کلام برون از حد و از حساب

5 به افسون ز افسانه، دل خوش کنم مگر ضعف پیری، فرامش کنم

6 بمیرم ز حسرت، دگر یک نفس رها کرده بینم سگی از مرس

7 غم و غصه را خاک بر سر کنم دمی لذت عمر نوبر کنم

8 ندانم درین دیر بی‌انتظام که محنت کدام است و راحت کدام

9 بهائی، دل از آرزوها بشو که من طالعت می‌شناسم، مگو

10 اگر باده گردد حلالت دمی گریزد همان دم، از آن خرمی

11 نیابی از آن جز غم و درد و رنج بجز مار ناید به دستت ز گنج

12 فروبند لب را از این قیل و قال مکن جان من، آرزوی محال

عکس نوشته
کامنت

سوالات متداول درباره شعر چه خوش بودی اربادهٔ کهنه سال

شاعر شعر چه خوش بودی اربادهٔ کهنه سال چه کسی است ؟

شاعر شعر چه خوش بودی اربادهٔ کهنه سال شیخ بهایی می باشد.

شعر چه خوش بودی اربادهٔ کهنه سال در چه دوره‌ای سروده شده است؟

این شعر در قرن 10 سروده شده است.

قالب شعر چه خوش بودی اربادهٔ کهنه سال چیست ؟

قالب شعر چه خوش بودی اربادهٔ کهنه سال مثنوی است

مضمون اصلی شعر چه خوش بودی اربادهٔ کهنه سال چیست؟

این شعر در دسته‌بندی شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی قرار دارد و مضمون اصلی آن شعر شاد, شعر فارسی, شعر کوتاه, عاشقانه, غمگین, مرگ, می‌نوشی است.
بنر