دگر چه باده به پیمانه از اسیر شهرستانی غزل 87

اسیر شهرستانی

آثار اسیر شهرستانی

اسیر شهرستانی

دگر چه باده به پیمانه می کند دل ما

1 دگر چه باده به پیمانه می کند دل ما که مشق گریه مستانه می کند دل ما

2 به جان شکافی مژگان قسم که شب همه شب خیال زلف تو را شانه می کند دل ما

3 فضول قدر نفهمیدگی نمی داند چه بحثهای حریفانه می کند دل ما

4 چگونه رخنه گر ملک عافیت نشود حدیث تیغ تو افسانه می کند دل ما

5 دماغ سیر ندارد حریف صحرا نیست جنون به حوصله خانه می کند دل ما

6 گهی به دام تپدگاه در قفس رقصد طواف کعبه و بتخانه می کند دل ما

عکس نوشته
کامنت
comment