چه آفتی تو که کمتر غم تو از خاقانی شروانی غزل 31

خاقانی شروانی

آثار خاقانی شروانی

خاقانی شروانی

چه آفتی تو که کمتر غم تو هجران است

1 چه آفتی تو که کمتر غم تو هجران است چه گوهری تو که کمتر بهای تو جان است

2 جهان حسن تو داری به زیر خاتم زلف تو راست معجزه و نام تو سلیمان است

3 از آن زمان که تو را نام شد به خیره کشی زمانه از همه خونریزها پشیمان است

4 بر آن دیار که باد فراق تو بگذشت به هر کجا که کنی قصد قصر ویران است

5 شکست روزم در شب چه روز امید است گذشت آب من از سرچه جای دامان است

6 ز وصل گوئی کم گوی، آن مرا گویند مرا ز درد چه پروای وصل هجران است

عکس نوشته
کامنت
comment