از حال ما چه پرسی ای بیوفا از طبیب اصفهانی غزل 23

طبیب اصفهانی

آثار طبیب اصفهانی

طبیب اصفهانی

از حال ما چه پرسی ای بیوفا که چون است

1 از حال ما چه پرسی ای بیوفا که چون است دارم دل خرابی از غصه تو خونست

2 از شغل می پرستی بازم مدار ناصح چون عشق کامل افتاد همسایه جنونست

3 هرگز بدل ندارم کین از جفای دشمن در وی درو نماند این کاسه سرنگونست

4 دارد طبیب عشقی پیداست از سرشگش از پرده دل آید اشگی که لاله گونست

عکس نوشته
کامنت
comment