- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چه دولت بود یارب دوش من در خواب میدیدم که نخل مدعا را پر بر و شاداب میدیدم
2 سکندر بهر آب زندگی ظلمت برید و من به تاریکی شب سرچشمه آن آب میدیدم
3 نگه مل، چهره گل، خط سنبل و قد سرو و لب شکر مژه نشتروَش و کاکل چو مشک ناب میدیدم
4 قیامت مینمود از قامت و میگفت قدقامت به روی خویشتن حیران شده محراب میدیدم
5 شب یلدا به روی روز رستاخیز شد پیدا ندانم یا دو زلفت پر ز پیچ و تاب میدیدم
6 زین تشبیههای نامناسب صد معاذالله که بالله در جهان مانند او نایاب میدیدم
7 به خاک پاش میغلتیدم و شُکرانه میکردم تو گویی خویش را بر بستر سنجاب میدیدم
8 ز شوق شمع رویش جمله اعضایم به رقص آمد ز هر مویش به بند جان دو صد قلاب میدیدم
9 ندیدم زان شب فرخنده صبحی پرتوافکنتر اگرچه کلبه را بیشمع و بیمهتاب میدیدم
10 تنم یکباره شد چشم از برای دیدن رویش به هر عضوی جمال آن گل سیراب میدیدم
11 اشارت بر بشارت بود خالد خواب دوشینم که من بیمارم و گلشکر و عناب میدیدم