- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 چه خوش گفت با پور خود پهلوان چو دیدش هم آغوش شیر ژیان
2 که گر زنده شیر نر اندر نبرد درد بر تنت چرم و نالی ز درد
3 از آن به که در گورت اندر کفن درد پنجه و ناخن گورکن
4 هلا ای دلیران ایران زمین بنازید چو شیر مست از کمین
5 که دشمن بتاراج ما چیره شد ز آهنگشان روز ما تیره شد
6 برآنند کاین خانه ویران شود بداندیش دارای ایران شود
7 به مرز کیان روس باشد رئیس در ایوان جم پا نهد انگلیس
8 بمانیم در چنبر اهرمن ابا خانه و گنج و فرزند و زن
9 بگور نیاکانمان در مغاک فروزند آتش بر آرند خاک