-
لایک
-
ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 عجب مدار اگر وضع عالم است پریش که یار کرده پریشان شکنج طُرّه ی خویش
2 مکن به حلقه ی گیسوی او گذار، ای دل که هر که یافت در آن پرده راه، گشت پریش
3 به جد و جهد گشودم گره زطره ی دوست به سعی خویش نمودم پریش، حالت خویش
4 نخست گام، نمودم وداع هستی خود طریق پرخطر عشق چون گرفتم، پیش
5 به جز لبم که زلعل تو یافت بهبودی شنیده ای زنمک به شود، جراحت ریش؟
6 گذشت در غم هجران، زمان عمر و هنوز امید وصل تو دارد، دل محال اندیش
7 ز رنج و راحت دوران غمین و شاد مباش که نیستی است سرانجام هر دو، ای درویش
8 به جد و جهد نخواهد شدن، میسر نوش زخوان غیب تو را، چون نصیب آمده نیش
9 ولای احمد و آل است کیش ما یا رب بدار باقی ما را، برین شریعت و کیش
10 طریق صدق و ارادت گرفته پیش «محیط» امید هست کزین ره رسد به مقصد خویش