- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 ما دل برای دوست ز جان برگرفته ایم چشم طمع ز هر دو جهان برگرفته ایم
2 ما را ز جوی دوست دهن تر نمی کند آبی که همچو سگ بزبان برگرفته ایم
3 ما را نبود چون دگران خوشه چین (کسی) چون مرغ دانه یی بدهان برگرفته ایم
4 از وی مدد خوهیم که از بارگاه او باری که بردنش نتوان برگرفته ایم
5 ای تو بدست لطف سبک کرده بارها از تو مدد، که بار گران برگرفته ایم
6 چیزی دگر مخوه که ز دیوان عشق ما خود را باین قدر بضمان برگرفته ایم
7 خاک در ترا بسر انگشت آرزو گویی که چون ادام بنان برگرفته ایم
8 گفتی برو بنه سر و برگیر دل ز غیر دیرست کین نهاده و آن برگرفته ایم
9 چون برگرفت تشنه بلب آب را ز جوی ما از در تو خاک چنان برگرفته ایم
10 گر سیف از تو همچو نگین پایدار شد ما از نگین چو شمع نشان برگرفته ایم