- لایک
- ذخیره
- شاعر
- عکس نوشته
- ثبت کامنت
- دیگر شعرها
1 هرگز نظر به کام نیالودهایم ما فارغ نشین حسود که آسودهایم ما
2 زخم دل شکسته به الماس بستهایم بر داغهای سینه نمک سودهایم ما
3 آب حیات در نظر و مهر بر دهان آیینه در برابر و ننمودهایم ما
4 یکرو و یکدلیم اگر نیک و گر بدیم قلب سیه به حیله نیندودهایم ما
5 کمتر ز هر کمیم و کم از کمتریم هم بر خود هزار بار نیفزودهایم ما
6 خود را چنانکه هست بمردم نمودهایم هرجا که بودهایم چنین بودهایم ما
7 دم در کشیدهایم فغانی ز نیک و بد در هر فسانه باد نپیمودهایم ما